۱۳۸۹ فروردین ۲۸, شنبه

آغاز پایان ، پایان آغاز

به نام خالق من






مدتی چیزی ننوشتم ، دیشب یوهو دلم برای اینجا تنگ شد ، حین دیدن یه فیلم!، و تصمیم گرفتم با انگیزه ی بیشتری اینجا بنویسم، من فکر می کنم ما باید برای هر لحظه از زندگیمون شاکر خدا باشیم،در این لحظه من صد ها بار خدا رو شکر می کنم،برای تمام چیزهایی که دارم و یا داشتم ... و این رفتار همیشه شاکر بودنو مدیون نماز خوندن هستم ، بارها بارها کمک می کنه تا ما به فکر داشته هامون باشیم و شکر گزاری کنیم ،این جوری قدر چیزهای که داریم بیشتر می دونیم... من خوشحالم .


هفته ی پیش هفته ی دشواری بود که گذشت ، 23 فروردین روزی بود که انتظارشو می کشیدم ،درست از 360،حدود 365 روز پیش که آولین جرقه های طراحی های جدید من خورد، می دونستم چنین روزی از راه می رسه .و چرا با اینکه می دونستم ...!!! احساس می کنم آخرین روز سال 89 بود...


امروز پس از 9 ماه فارق شدم ... ومن دوباره خودم هستم.


راستی "هیچ " دیدم؛ فیلم خوبی بود ، فکر کردن کاریه که باید قبل از هر کاری انجام بدیم، دوست دارم دوباره ببینمش!


جمله های این هفته:


ما باید شرایط انجام اثر هنری را بدونیم ،و با نگاه خودمون راجع به اثر قضاوت نکنیم.این راجع به همه چیز صدق می کنه،تمام نعمات خدا یک اثر هنری اند.


ما ممکنه به عشق فکر کنیم ولی هیچ کس معشوقه ی ما و ما معشوقه ی کسی نیستیم.


غرور بیش اندازه بدترین بلا را بر سر آدم ها میاره.و چه قدر خوبه که نظرات دیگرانو بشنویم .


مواظب باشیم چیزیو ادعا نکنیم ، بخصوص زمانی که انجامش هم نمی دیم.


ما مثل حلزون می مونیم بیرونمون سخته و درونمون نرم در حالی که باید برعکس باشیم.



م.ه



26/1/1389